یکی از عوامل سقوط انسان، که شاید بتوان گفت خطرناکتر از سایر عوامل سقوط است، دنیا طلبی است. زرق و برق دنیا و دلبستگی به آن و به خصوص مشغول شدن به دنیای حرام، انسان را به سقوط عجیبی می کشاند و اگر آدمیان مواظبت لازم را ننمایند و در امتحانهای الهی مردود گردند، دنیا، مانع پیشرفت معنوی آنان شده و آنان را جهنّمی میکند.
امام حسین(ع) می فرمایند:«النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُون»بنابر تعبیر نورانی آن حضرت، مردم بند? دنیا هستند. تا وقتی در معرض امتحان قرار نگرفتهاند، ممکن است مردود نشوند. امّا کمتر کسی میتواند در امتحان، موفق گردد.
دنیا به معنای عام، عبارت از ثروت، شهوت و ریاست است و اگر کسی با یکی از این سه عامل امتحان شود، سریلندی او در امتحان مشکل است. اگر انسان دلبستگی به دنیا پیدا کرد، معلوم نیست بتواند در امتحانها نمره بیاورد، حتی اگر از نظر علمی و معنوی، بلند مرتبه باشد. ولی اگر انسان تابع و پیرو امیرالمؤمنین(ع) باشد، در سختترین امتحانات نیز پیروز میشود، چنانکه آن امام بزرگوار فرمودند:«وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُه»به خدا قسم اگر عالم هستی را یک طرف قرار دهند و به من بگویند که به یک مورچه ظلم کن و پوست جو را بیجا از دهان مورچه بگیر، نمی کنم. یعنی عالم هستی اصلاً و ابداً در مقابل ظلم به مورچه، نزد آن امام بزرگوار ارزش ندارد.
همه و به خصوص شیعیان باید چنین باشند، امّا متأسفانه بسیاری از افراد، در مقابل مال دنیا، خود را گم می کنند. «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»
وقتی انسان با پول یا ریاست، احساس بینیازی کند، سرکش می شود یا اگر کسی خود را نساخته باشد، در هنگام تحریک غریز? جنسی، مردود میشود. امّا آنکه توانسته است خود را بسازد، در مواضع حسّاس، امداد الهی او را نجات میبخشد. قرآن کریم، از زبان حضرت یوسف«ع» که توانست در امتحان الهی سربلند شود، میفرماید:«وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَکُن مِّنَ الْجَاهِلِینَ» یعنی اگر خداوند در صحنه ها به فریاد من نرسیده بود و مرا کمک نکرده بود، به آن زنان تمایل پیدا می کردم و مردود میشدم.
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «مَنْ أَصْبَحَ وَ الدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ وَ أَلْزَمَ قَلْبَهُ أَرْبَعَ خِصَالٍ هَمّاً لَا یَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً وَ شُغُلًا لَا یَنْفَرِجُ مِنْهُ أَبَداً وَ فَقْراً لَا یَبْلُغُ غِنَاهُ أَبَداً وَ أَمَلًا لَا یَبْلُغُ مُنْتَهَاهُ أَبَدا»
عبارت«فَلیسَ مِن الله فی شیء»، در قرآن کریم یک مرتبه و برای کسانی که با اجانب ارتباط دارند استفاده شده و در روایات نیز بسیار کم استعمال شده است و به این معناست که خدای تعالی اعتنا به شخص مورد نظر ندارد و از تحت ولایت الهی خارج میگردد. به عبارت روشنتر، پروردگار عالم رشت? ولایت خود را از این شخص قطع میکند.
بر اساس این حدیث نورانی، اگر کسی همّ و غمش دنیا باشد و دلبستگی به آن داشته باشد، اول مصیبتش این است که خداوند به او اعتنا نمیکند و دست عنایت خود را از روی سر او بر میدارد و بدا به حال کسی که دست عنایت خداوند روی سر او نیست و حق تعالی او را به خودش واگذاشته است. به قول یکی از بزرگان اگر دنیا طلبی هیچ مصیبتی به جز این نداشت، بس بود که بفهمیم مذموم و مضر است و علاوه بر اینکه خسران دنیا و آخرت را به همراه دارد، مانع بزرگی برای سعادت و رستگاری است.
اما این روایت شریف می فرماید علاوه بر این، در دل شخص دنیاطلب، چهار خصلت پدید میآید: خصلت اوّل: «هَمّاً لَا یَنقَطِعُ عَنهُ أبَداً»، یعنی دل او پر از غم و غصه و دلهره و اضطراب خاطر و نگرانی میشود. اکنون جامع? ما چنین است. بسیاری از مردم شبانه روز خود را همراه با غم، غصه و نگرانی سپری میکنند تا از دنیا بروند. کمتر کسی پیدا میشود که غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی نداشته باشد، مگر اینکه از اولیاء الله باشد؛ کسانی که از گذشته غم و از آینده ترس ندارند و زندگی آنان منهای غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی است. خوشا به حال آن کسانی که این حالت را دارند. «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
خصلت دوّم: «شُغلاً لَا یَنفَرِجُ مِنهُ أبداً»، یعنی دل او مشغول به دنیا است و مادیّات آن را برده است. به جای اینکه مشغول معنویات و رابطه با خدا باشد، حتی در نماز خود نیز به فکر دنیا و مادیّات است. شبانه روز مشغول دنیا است؛ بیداری او به امور دنیوی میگذرد و هنگام خواب نیز خواب دنیا را میبیند. چنین کسی به جای زندگی، به مرگ تدریجی مبتلا میگردد.
خصلت سوّم: «فَقراً لَا یَبلُغُ غِنَاهُ أبَداً»، یعنی همیشه محتاج است. ممکن است ثروت و امکانات داشته باشد، اما صددرصد محتاج است. الان جامع? ما در احتیاج کامل به سر می برد و حتی بسیاری از متموّلین خود را با چک و سفته محتاج کردهاند. در روایات آمده است که برخی، دنیا را مثل آب دریا می بینند و هرچه از آن بنوشند، تشنهتر می شوند. افراد دنیا طلب که هم و غم آنان دنیاست و همه وقت به فکر دنیا هستند، چنین محتاج میشوند. افراد بسیاری وجود دارند که از امکانات خوبی برخوردارند، اما دل آنان محتاج است. گویا فقر و احتیاج، در عمق ذات آنان نهفته است.
این روایت شریف می فرماید افرادی که دلبستگی به دنیا دارند، معلوم است که نمی توانند استکمال کنند و ساقط می شوند. زیرا دل چنین کسانی محتاج به دنیاست و در حالی که از نظر پول و امکانات و از حیث خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج در رفاه کامل به سر می برند، اما مثلاً محتاج ارضای غریز? جنسی هستند. چشم چرانی میکنند و همواره به فکر شهوت و امیال جنسی بوده و از فکر همسر و زندگی خویش غافل هستند.
خصلت چهارم: «أمَلاً لَا یَبلُغُ مُنتَهَاهُ أبَداً»، یعنی آمال و آرزوهای بیجا، سراسر وجود انسان دنیاطلب را تسخیر میکند. به اندازهای راجع به آرزوهای دور و دراز تخیّل میکند که گویا قرار است هزار سال در این دنیا زندگی گند و فکر هزار سال دیگر را هم می کند. ممکن است فردا بمیرد، اما چه افکاری و چه آمال و آرزویی دارد که مصیبت بزرگی برای دل او شده است. افراد دنیاپرست و ریاست طلب و یا کسانی که شهوت جنسی آنها را برده است، اسیر آمال و آرزوهای خود هستند و راه گریزی هم ندارند، مگر اینکه دست از دنیاپرستی بردارند.
آیةالله مظاهری